روابط عمومی هنر ارتباط

روابط عمومی به مثابه پلی است میان یک سازمان و مخاطبان آن

روابط عمومی هنر ارتباط

روابط عمومی به مثابه پلی است میان یک سازمان و مخاطبان آن

روابط عمومی به مثابه پلی است میان یک سازمان و مخاطبان آن.
به بیان ساده تر روابط عمومی در حکم دم و بازدم سازمان به ایفای نقش میپردازد.
روابط عمومی مجموعه‌ای از اقدامات و کوششهای حساب‌شده‌ای است که هر سازمان برای برقراری ارتباط موثر و هدفمند با گروه‌هایی که با سازمان در ارتباطند انجام می‌دهد.روابط عمومی کار روبه‌رو شدن یک سازمان یا موسسه را با مخاطبانش از طریق پرداختن به موضوعات و مطالب و اخباری انجام می‌دهد که به منافع مشترکشان مربوط است. سخنرانی در کنفرانس‌ها، کار با رسانه‌ها، ارتباطات بحران، اشتغال به امور اجتماعی از طریق رسانه‌ها و ارتباط با کارکنان در زمره وظایف این حرفه‌است. فعالیت روابط عمومی چندان مستقیم و ملموس نیست و همین فرق آن با تبلیغات است. کار روابط عمومی می‌تواند برای ساختن روابط تفاهم‌آمیز با کارکنان، مشتریان، سرمایه‌گذاران، رأی‌دهندگان و عموم مردم به کاررود.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

    جلسه ی اول

    هنر چیست؟

    مفهومی است نسبی یعنی از دید هر شخص یک مفهوم و برداشتی دارد و یک تعریف مطلق و واحد را برای آن نمی توان در نظر گرفت.

    چند تعریف برای هنر

    1- هنر هر آنچه زیباست و به زیبایی مربوط می شود و زیبایی آن چیزی است که انسان از آن خوشش می آید و دوست دارد تکرار شود.

    2- هنر چیزی است که باعث پالایش و والایی و اعتلای روح انسان می شود . اخلاق گراها و افرادی که از عنوان هنر برای اجتماع دفاه می کنند حامی اصلی این نظریه هستند اما دو اشکال به آن وارد است اول اینکه شاید آن چیزی که به عنوان اخلاق معرفی می شود واقعا اخلاق نباشد و دوم اینکه همه ی کاربرد موضوعات اخلاقی و اجتماعی در همه ی هنرها یکسان نیست.

    3- نسخه برداری ، کپی برداری و اقتباس از طبیعت را هنر می گویند. یعنی هر چیزی که در دنیا وجود دارد باید به تصویر کشیده شود ، اشکالی که به این تعریف وارد است اینست که واقعا نمی توان همه ی چیزهای موجود در طبیعت را به تصویر کشید.

    4- هنر بیان احساس و عواطف آدمی است که از طریق برداشت هایش از زندگی و جهان هستی بدست می آید.

    5- تعریف اصلی هنر می گوید که مجموعه ای از تعاریف بالا است یعنی هنر تلفیقی است از تمام آنها ولی همه ی آنها با هم نیست.

    اگر هنر را بخواهیم از زاویه ی رسانه دسته بندی کنیم 3 دسته خواهیم داشت:

    1- هنر متعالی 2- هنر عامه پسند 3- هنر مبتذل (دانی)

    هنر متعالی- هنری است که مربوط به جوشش استعدادهای درونی یک هنرمند می شود ، دارای پیچیدگی است و برای همه قابل فهم نیست، پیروان آن کمتر است، گرانقیمت است، محدود است، قابل دسترسی نیست، مخاطب کمتری از آن لذت می برد، بیشتر مربوط به قشر نخبه ، دانشمند، هنرمند و پولدار جامعه است، تخصص و انفرادی است.

    هنر عامه پسند- مربوط به قشر متوسط به بالای جامعه است، سرگرم کننده است ، مردمی است، مخاطب را ارضاء می کند، هزینه ی کمی دارد، قابل دسترسی است، نیاز به جمع مخاطبان دارد، تخصص نیاز ندارد.

    هنر مبتذل- فقط و فقط تجاری است، سطح بسیار پایینی دارد، از لحاظ مخاطب بعد از هنر عامه پسند قراردارد، رسانه ها برای بدست آوردن منابع مالی و استمرار آن وابسته به آگهی ،‌تبلیغات و بازخورد هستند بنابراین نیاز دارند که مخاطبانسان زیاد شود ، بنابراین روی به هنر مبتذل و هنر عامه پسند می آورند.

    تعریف هنر از دیدگاه زیباشناسی

    1- هنر متعالی

    2- زیبایی در فرم تکنیک و ظاهر

    3- زیبایی در محتوا و مفهوم

    4- هنر اقتباس از طبیعت

    آوانگاردها ظهور می کنند

    آوانگاردها در کار پیشروی می کنند ، کار را شروع می کنند مثلا یک سبک هنری را ایجاد می کنند بدون اینکه بدانند آینده ی آن چه می شود یا برای آن برنامه ای داشته باشند.

    دسته بندی هنر از لحاظ تأثیرگذاری و ارزش

    1- هنر برای اجتماع

    2- هنر برای هنر (یعنی هدف هنرمند از خلق آثار هنری اعتلای هنر خویش و تنها بر اساس حس درونی است که دارد بدون اینکه به مخاطب یا خواسته های آن توجه داشته باشد یا آنرا مدنظر قرار بدهد.

جلسه دوم

درک زیبایی از طریف حواس پنجگانه = ابژه

تصویر زیبایی که در ذهن نقش بسته است = سوبژه (سوژه)

دو نوع تعریف هنر از نظر کانت:

1- زیبایی طبیعی که در اطراف ما وجود دارد

2- زیبایی که در خلق آثار هنری دیده می شود

دلایل روی آوری انسان به هنر:

1- فطرت انسان – فطرت انسان زیباست و زیبایی را دوست دارد.

2- رسایی – یعنی هنر چیز سخت و پیچیده ای نیست و به راحتی می توان آنرا درک کرد

3- جهانی بودن – با وجود تفاوت فرهنگ ها و زبان های متعدد در جهان ، این هنر است که در همه ی جهان ملموس و قابل فهم است و در حقیقت هنر زبان مشترک تمام انسانهاست

4- ماندگاری – به دلایلی که در موارد فوق اشاره شد می توان گفت هنر ماندگار است

5- سرعت انتقال پیام در هنر

نکته: دلایلی که در بالا بدانها اشاره شد با هم همپوشانی دارند و هر کدام جداگانه نمی توانند دلیل این امر باشند.

هنرهای هفتگانه

1- هنر های دستی – مثل مجسمه سازی ، قالی بافی ، منبت کاری ، شیشه گری و ...

2- هنرهای ترسیمی - مثل خط و نقاشی

3- هنر موسیقی – چهار رکن اساسی در هنر موسیقی وجود دارد: الف) سازنده ی ساز ب) خواننده ج) رهبر گروه د)آهنگساز

4- هنر معماری – هنری است که از طراحی ، نقشه کشی ، تا اجرای یک اثر هنری را شامل می شود و می خواهد فضا را در 3 بعد برای بیننده به ترسیم کند

5- هنر حرکات نمایشی – مثل حرکات آکروباتیک ، رقص و ...

6- هنرهای ادبیاتی – مثل شعر ، داستان ، فیلم نامه ، نمایشنامه و ...

7- هنر سینما ، فیلم و تئاتر- فیلم این قابلیت را دارد که تمام هنرهای ششگانه ی قبلی را می توان در آن نمایش داد به همین دلیل تأثیر بیشتری از سایر هنرها دارد.

تقسیم بندی هنر از لحاظ پیشینه

1- هنرهای سنتی – مثل نقاشی ، خط و هنرهای دستی که از اول پیدایش بشر با وی همراه بوده اند و در گذشت قرون و اعصار تکامل یافته و عمدتاً شامل مفاهیم فرهنگی و مذهبی و آداب و رسوم را در بر می گیرند.

2- هنرهای مدرن – باید هنرمند قالب های نو و جدیدی پیدا کند، به نحوی هنرمند را وادار به نوگرایی می کند مثل شعر نو در برابر شعر کلاسیک ، هدف آن مثل هنرهای سنتی فقط ارائه ی لذت برای مخاطب نیست بلکه اهداف دیگری را در نظر دارد ، هنر مدرن با مسایل مذهبی به شدت مخالفت دارد ، هنری است عقل گرا و خردگرا و معتقد است عقل و خرد می تواند انسان را به خوشبختی و سعارت برساند ، به موضوعات اومانیسم (انسان گرایی) خیلی اعتقاد دارد و انسان را در صدر همه ی کارهای خود قرار می دهد و انسان را موضوع مطلب و تجزیه و تحلیل خود قرار می دهد.

3- هنرهای پست مدرن – این مکتب ، مکتب مدرن را قبول ندارد و مخالف شدید آنست چرا که معتقد است خرد و عقل بشر را به خوشبختی و سعادت نرسانده است ، معتقد است چیزی به نام حقیقت ، جامعیت و عینیت وجود ندارد و مخالف آنست ، این مکتب نسبی گراست و معتقد است که هر موضوع را باید در ظرفیت خود بررسی کرد، مخالف سلطه ی انسان روی محیط زیست است ، مخالف برتری گرایی است و می گوید هر چیزی را باید بومی و محلی بررسی کرد.

جلسه سوم

مکاتب و سبک های هنری

این نکته ضروری به نظر می رسد که مکاتب و سبک های هنری قالباً متأثر از مکاتب و جهان بینی هایی است که هنرمند پیرو آن بوده و به تبع آن هنری را نیز که خلق کرده در آن مکتب می گنجد ، از اینرو ابتدا لازم است که مکتب را بشناسیم سپس به بررسی هنر در آن مکتب بپردازیم. تعداد مکاتب متعددی وجود داشته و دارد و از آنجا که مجال برای پرداختن به تمامی آنها در این مقال نیست لذا به تعدادی از آنها می پردازیم.

مکتب دادائیسم (پوچ گرایی) – مکتبی است که بعد از جنگ جهانی اول و در دوران هرج و مرج کشورهای اروپایی بوجود آمد و کانون تشکیل آن کشور سوییس بود. مبنای آن هرج و مرج ،‌ ناامیدی ،‌ پریشانی ، پوچ گرایی ، بی شکلی مطلق ، نابودگرایی خودآفرینندگی است ، هیچ چیز را در دنیا قبول ندارد حتی خودش را. حرف اساسی آن در زندگی طغیان بر علیه سه عنصر اجتماع ،‌ اخلاق و هنر است. می خواهد در گام اول ادبیات و در گام بعدی انسان را از زیر سلطه ی عقل و منطق و زبان خارج کند . ضد خردورزی است. مکتبی است که در سال 1916 تشکیل شد و به دلیل دیدگاهی که به جهان اطراف خود داشت ، خیلی زود و در سال 1922 نابود شد. از پیروان اصلی این مکتب می توان مارشال دوشان و ماکس ارنست را نام برد ، البته ماکس ارنست بعدها با الهام از مکتب دادائیسم ، مکتب دیگرا به نام سورنالیسم بوجود آورد. این مکتب بیشتر در شعر ، موسیقی و گرافیک وارد شد و در حقیقت انقلابی برای تغییر و ساختارشکنی مفاهیم هنری محسوب می شود.

مکتب رئالیسم (واقع گرایی) – مبنای آن بیان واقعیت مطلق است ، واقعیتی که بدون خوشایندگری و احساساتی گری بیان می شود. تولستوی و چارلز دیکنز را می توان از پیروان این مکتب به حساب آورد. موضوعاتی که رخ داده را عین واقعیت بیان می کند بدون کم و کاست. پیروان این مکتب با ایدئالیسم و رومانتیسم مشکل دارند.

مکتب سورئالیسم (فراواقع گرایی ، وهم گرایی) – فعالیت خود بخودی روانی که می توان بوسیله ی آن فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد . دیکته کردن فکر ورای عقل و خارج از هرگونه تقلید هنری و اخلاقی. ماکس ارنست ، رنه مارگریت ، برتون ، پل الوار و آندره ماسون از پیروان اصلی این مکتب به شمار می روند.


جلسه چهارم

        ایدئالیسم (آرمان گرایی) – آنها می گویند اگر انسانهایی که الان هستند وجود نداشتند پس هیچ چیز در این دنیا وجود نخواهد داشت ، واقعیت تنها به عنوان وجود روحی محض وجود دارد و جسم چیزی جز شکل تظاهر این وجود نیست.
        رُمانتیسم (تخیل گرایی پراحساس) – رمانتیک ها زشتی و زیبایی ، خوبی و بدی را با هم نشان می دهند ، پس به تضادها توجه دارند ، در این مکتب سعی در به تصویر کشیدن آرزوها و رویاها می شود.
        ناتورالیسم (طبیعت گرایی) – بازنمایی جهان عینی و مادی با احساس گرایی و خوشایند گری است و البته با محوریت طبیعت. در هنر اعتقاد دارند باید خلاقیت هنری (هنرمند) فقط به کپی کردن اشیاء و پدیده های تصادفی و انفرادی از واقعیت بپردازد. امیل زولا از طرفداران این مکتب به حساب می آید.
        کوبیسم ( حجم گرایی) – تصاویر با خطوط هندسی کشیده می شود و سایه ها از بین می روند ، بدین ترتیب اشیاء معنای طبیعی خود را از دست می دهند و معنای هنری می یابند ، پاپلو پیکاسو و ژرژ براک را می توان از پیروان این مکتب به حساب آورد.
         
        روابط عمومی ها و رسانه
        در رابطه با سازمان ها ، رسانه ها به طور عمومی به دو دسته تقسیم می شوند
        1-     رسانه های داخل سازمان مثل بولتن ، نشریات ، شبکه ی اینترانت ، بروشور، جزوه و...
        2-    رسانه های خارج از سازمان مثل رادیو ، تلویزیون ، روزنامه ها ، مجلات ، شبکه اینترنت و ...
        اهداف روابط عمومی ها از ارتباط با رسانه
        1-     تبلیغات
        2-    انتشار آگهی
        3-    انتشار اخبار و اطلاع رسانی
        اطلاعات (Information) : مجموعه داده هایی که در یک رسانه یا هرجایی دیگر ذخیره می شود و دارای هویت است، قابل رده بندی و سازماندهی و انتقال است و یا داده هایی که با یک هویت به چیزی یا موضوعی مرتبط است .
        تبلیغات (Advertising / Propaganda) : ترغیب مردم به خرید یا گرایش به یک محصول یک سازمان یا یک اندیشه و حداقل ایجاد یک دید مثبت. آگاهی دادن و تأثیر گذاشتن به مخاطبان با اهداف مختلف ، با روش های مختلف نوشتاری ، صوتی و تصویری.
        آگهی (Advertising) : بخشی از کار تبلیغات است ، هر نوع مطلب ، اعلامیه یا اطلاعیه برای جلب توجه مردم و افکار عمومی که از طریق رسانه ها منتشر می شود و درآن کالا ، خدمات ، و یا مراجعه به موسسه ای توصیه می شود.
        پروپاگاندا (Propaganda) : بخشی دیگر از کار تبلیغات است و به نوع خاصی از تبلیغات در زمینه ی مسایل سیاسی و امور سیاست گفته می شود.
        خبر (News) : بیانی از یک رویداد که دارای یک یا چند ارزش خبری است.
        اهداف اطلاع رسانی و تبلیغات بستگی به وظایف سازمان دارد:
        1-     سازمان سیاسی : شناساندن اهداف سیاسی برای جلب آرا و کسب قدرت.
        2-    سازمان تجاری : شناساندن کالا و خدمات و کسب سود و جلب مشتری.
        3-    سازمان عمومی : بالابردن سطح زندگی افراد یک جامعه ، کاری که سازمان و ادارات دولتی متولی آن هستند.
        تهدیدات در روابط رسانه ها و روابط عمومی ها :
        1-     انتشار گزارش های غلط
        2-    برخوردهای جنجالی
        3-    عمل بر مبنای احساسات
        انتقاد رسانه ها از روابط عمومی ها :
        1-     نداشتن برنامه ریزی و نظم
        2-    انجام ندادن تکالیف و وظایف
        3-    در دسترس نبودن
        4-    انتظارات بیش از اندازه از رسانه ها
        5-    تلاش برای تهدید یا تطمیع
        6-    تبعیض رسانه ای
       

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۳۲
یاشار

از روابط عمومی به عنوان هنر هشتم و دست آورد قرن بیستم یاد می کنند که علی رغم اینکه نسبت به سایر علوم علم جدیدی است اما توانسته رده‌های عالی علمی و آزمون و خطا را به سرعت طی نموده و در سازمانها و موسسات به عنوان وزنه ای قوی و انکار ناپذیر جا باز کند و به جرئت می توان گفت امروزه هیچ موسسه یا سازمان بزرگ جهانی را نمی توان یافت که روابط عمومی نداشته باشد .

در ایران نیز دهها سال است که روابط عمومی با عناوین مختلفی در سازمانها و ادارات عموماً دولتی وجود داشته وموسسات خصوصی  کوچک و بزرگ نیز در 30 سال اخیر به اهمیت داشتن  واحدی به نام روابط عمومی در سیستم خود پی برده اند.

در زمان حاضر در زمینه لزوم وجود روابط عمومی در سازمانها هیچ کس  به خود تردیدی راه نمی دهد اما ابهامهای اساسی هنوز رفع نشده و وجود دارد از جمله اینکه  روابط عمومی چیست؟ برای چه به وجود می آید؟ وظایف و حدود اختیار کارگزار و مدیر روابط عمومی در چه حدی است ؟ کارکردهای عمده آن چه می باشد ؟ و... که این ابهامها در بسیاری از سازمانها وجود داشته و پاسخ قانع کننده ای برای آن ارائه ننموده اند .

البته اینگونه سوالات در سازمانها و موسساتی که از سه ضلع تفکیک ناپذیر مدیر آشنا به علم ارتباطات ،مدیر و کارگزارروابط عمومی متخصص  و ارتباط حسنه با رسانه های پویا و علمی  برخوردارند حل شده و از فواید آن تمام سازمان  نفع می برند .

با توجه به تاکید و هشدار مقام معظم ولایت و رهبری به دستگاههای اجرایی در خصوص عملکرد روابط عمومی ادارات دولتی که نشان از بینش والا و تسلط کامل معظم له بر تمام امور دارد ، در مقاله حاضر سعی شده بر اساس نیازهای سازمانها  به قسمت کوچکی از چالشها و مشکلات روابط عمومی دستگاههای دولتی در ایران اشاره شود تا انشاء ا... به کمک اساتید علوم ارتباطات که در ایران کم نیستند، مسئولین دلسوز مملکت و مدیران روابط عمومی  به  رفع آنها بپردازند .

لازم به ذکراست در این مقاله مشکلات بسیار مختصر بررسی شده  و هرکدام از این موارد قابلیت بررسی و کنکاش بیشتری را داشته و برای آنها می توان دهها مقاله نوشت که این مهم را به فرصتهای بعدی  و سایر همکاران فعال در این حوزه  ، متخصصین و اساتید علوم ارتباطات واگذار می کنم.

 

 

الف) ارکان روابط عمومی

1-اطلاع رسانی 2- متقاعد کردن و متمرکز ساختن مردم 3- جلب مشارکت مردم

 

ب) اهمیت وظایف روابط عمومی

1- رسالت روابط عمومی ارائه و انتشار عملکرد و پخش فعالیتهای واقعی دستگاههای ذیربط و گروه‌های رسانه ای جمعی مرتبط 2- اعلام موجودیت  ، معرفی و شناساندن هویت  مؤسسه 3- شناساندن ارکان فعالیت سازمان یا موسسه به مخاطبین

 

 ج)نقاط قوت اجرایی در زمینه وجود روابط عمومی در یک اداره یا سازمان

 1- دلایل و انگیزه های واقعی بیرونی برای کار در یک سازمان کم است و روابط عمومی می تواند این انگیزه را با نوع ارتباطی که با مخاطب می گیرد افزایش دهد 2- از وقوع بسیاری از ناهنجاریها پیشگیری می کند 3- موجب زدودن غبار فراموشی از پیکره مؤسسه می شود 3- پیوند ارتباطی بین کارگزاران و کارمندان با مدیر مؤسسه ایجاد می کند.

 

 

د) مشکلات روابط عمومی ها

1- کمبود کارکنان متخصص  در روابط عمومی ها :اکثر کسانی که در ادارات یا موسسات کار روابط عمومی انجام می دهند یا اصلاً تحصیلات آکادمیک ندارند یا تحصیلات آنها با روابط عمومی مرتبط نیست.

2- نگرانی مدیریت از انتشار آمار و حقایق و منفعل شدن روابط عمومی ها:

معمولاً مدیرانی که احساس می کنند در کارشان نقطه ضعف وجود داشته و یا آمار و اطلاعات درستی در مورد اداره خود ندارند همواره از منتشر شدن عملکرد شان واهمه داشته ، لذا از اینکه کسی اطلاعات آنها را فاش کند می ترسند که اینگونه مدیران چون روابط عمومی ها به رسانه ها دسترسی دارند همواره مراقب آنها هستند که اطلاعات را به بیرون ندهند و نگاه امنیتی به روابط عمومی دارند.

3- محدود کردن فعالیتها به امور خاصی مثل تهیه پلاکارد در مناسبتها، تهیه بلیط هواپیما و...:یک باور غلط در ادارات جا افتاده که روابط عمومی فقط مسئول نصب پلاکارد ، تهیه بلیط هواپیما، اعلامیه تسلیت، تهیه دسته گل ، نصب روزنامه در تابلو اعلانات و خلاصه هر کاری که هر کس قادر به  انجام آن است می باشد  و برای درست انجام شدن این امور اینگونه کارها به روابط عمومی که معمولاً به نظر آنها بی‌کارترین فرد اداره است واگذار می شود)

4- برگزاری سمینارها و میزگردهای پر خرج : از جمله مشکلات عمده روابط عمومی ها برگزاری سمینار ها ، جلسات و میزگردهای پر خرجی است که عمده کار آن به عهده روابط عمومی است و مدیران و مسئولین این اداره کار روابط عمومی را با آن می سنجند که شاید بیشتر امور آن ربطی به روابط عمومی نداشته و هیچ دستاوردی برای جلب مشارکت مخاطبین ندارد و روابط عمومی را از وظیفه اصلیش مانند اطلاع رسانی به مخاطبین و مدیریت تبلیغات برنامه بازداشته و فقط وقت روابط عمومی را تلف می کند .

5- پیگیری نکردن موضوعات طرح شده در سمینار ها برای ایجاد اصلاحات لازم در بهبود کیفیت عملکرد و به روز کردن موضوعات: حال که سمینار یا جلسه ای در سازمان برگزار می شود به علت اینکه روابط عمومی نقش پادوی این برنامه ها را دارد معمولاً مصوبات آن پیگیری نشده و ابتر می ماند ، البته جلسات تخصصی که معمولاً برای روبط عمومی ها برگزار می شود نیز همین وضعیت را می یابد .

6- در اختیار نداشتن اطلاعات و آمار ضروری : به علت عدم تخصص لازم توسط کارکنان روابط عمومی در زمینه شیوه های اطلاعات گیری و آمار گیری و یا مقاومت سازمان در ارائه اطلاعات باعث نداشتن اطلاعات ضروری سازمان توسط روابط عمومی ها می شود  و روابط عمومی را با مشکلات زیادی مواجه می کند زیرا یکی از مهمترین خصایص روابط عمومی داشتن اطلاعات و آمار دقیق از دستگاه است تا هر موقع مدیران و یا رسانه ها به اطلاعات و آمار نیاز داشته باشند به راحتی در اختیار آنها بگذارند و روابط عمومی  فاقد این موارد یک روابط عمومی خنثی و بی اثر در سیستم خواهد بود لذا باید روابط عمومی ها با شیوه های علمی و درست به جمع آوری و به روز کردن اطلاعات و آمار دستگاه پرداخته و دستگاه نیز مانعی برای آن ایجاد نکند .

 

7-محدود کردن و دامن زدن به بروکراسی در مراحل کار و افزودن و محدود کردن اطلاعات به موارد ارائه شده و عدم همکاری درکسب اطلاعات بیشتر:در سازمانها اگر هم روابط عمومی دارای دانش جمع آوری اطلاعات باشد به علت وجود کاغد بازی و بروکراسی اداری ، همکاری نکردن مدیر و قسمتهای مختلف ، دادن اطلاعات غلط و بعضاً به صورت قطره چکانی به روابط عمومی موجب می شود روابط عمومی ها یا از دریافت اطلاعات خسته شده و دنبال این کار را نگیرد و یا اطلاعات بسیار کم و محدودی در اختیار او قرار گرفته تا از کار سازمان سردر نیاورد و مشکلات را نتواند به مقام مافوق به صورت آماری و نظر سنجی ارائه دهد.

 

8-ممانعت از ورود خبرنگاران و گزارشگران به سازمان و واحدهای تابعه و بروز ندادن اطلاعات به ارباب جراید : معمولاً مدیران و روابط عمومی های غیر متخصص از ورود خبرنگاران به درون سازمان جلوگیری می کنند و اگر هم با خبرنگاران ارتباط داشته باشند به صورت یکسویه و اکثراً آماری است یعنی در قالب پرداخت پول و چاپ خبر در رسانه انجام می شود و با خبرنگاری واقعی که به کنکاش در یک سازمان پرداخته و اشکالها و نقاط ضعف را در کنار محاسن پیگیری می کند ارتباط ندارند و چون مدیر و روابط عمومی از انتشار نقاط ضعف واهمه دارند خبرنگاران را به درون سیستم راه نمی دهند و در نتیجه ارتباط آنها با مخاطبین خود به صورت یک سویه نامتناسب بوده و باز خورد اطلاعاتی که به رسانه ها می دهند نیز بسیار کم و   غیر کاربردی است .

 

9-عدم استقلال نسبی به عنوان یک حوزه مدیریت : همانطور که در چارت  سازمان ها تعریف شده روابط عمومی درست در کنار مدیر قرار گرفته و در درخت سازمانی هردستگاه بعد از مدیرسازمان روابط عمومی قرار دارد  و فقط از خود مدیر سازمان هم دستور می گیرد ، اما به علل مختلفی که وجود دارد معمولاً روابط عمومی ها از استقلال در حوزه های کاری خود چه  از سوی مدیران و چه از سوی سایر عوامل سازمانی  برخوردار نیستند که از دلایل این مسئله عدم شناخت مدیر از حوزه فعالیت و عملکرد روابط عمومی ، قبول  نداشتن استقلال نسبی روابط عمومی ،  باور نداشتن به تخصص و دانش روابط عمومی از سوی مدیر می باشد و علت هایی نیز به خود روابط عمومی ها  برمی گردد که یا فاقد دانش و تخصص روابط عمومی بوده و یا قدرت نشان دادن خلاقیت خود را نداشته و نمی توانند توانایی خود را اثبات کنند و یا هر دو این دلایل می تواند صادق باشد .

 

10-جبهه گیری و برخورد با خبرنگارانی که بر خلاف سازمان یا مؤسسه اطلاعات تهیه کرده اند : یکی از مشکلاتی که باعث عدم پویایی و رشد یک روابط عمومی می شود نداشتن روحیه انتقاد پذیری از سوی مدیرسازمان  ویا  روابط عمومی و یا هر دو می باشد ، زیرا روابط عمومی و مدیرسازمان  باید بدانند که یک رسانه که به صورت درست به رسالت خود عمل کند باید همه چیز را از نقاط قوت تا ضعف ببیند و فقط نباید تأیید کننده سازمان باشد و اتفاقاً اگر رسانه ای  فقط تمجید کند  باید در رسالتش شک کرد ،  لذا اگر در مقابل یک انتقاد  بر آشفته و به جای پاسخ گویی صحیح به یک انتقاد نابجا و یا پذیرش نقطه ضعف جبهه گیری نموده و برعلیه خبرنگار و رسانه کاری انجام دهد مثلاً دیگر به او آگاهی یا خبر ندهد  این ضعف روابط عمومی و سازمان را می رساند و باعث بدبین شدن رسانه به سازمان می گردد .

11- کنترل مصاحبه خبرنگاران با مدیر قبل از مصاحبه : یکی از شیوه های بسیار بدی که بعضی  روابط عمومی ها با توصیه مدیران و یا ابتکار خود انجام می دهند بررسی سئوالهای خبرنگاران پیش از مصاحبه و یاد دادن سئوالهای مورد نظر به خبرنگاران در مصاحبه و میزگردها برای جلوگیری از نفوذ خبرنگاران رسانه های جمعی و دسترس آنها به اطلاعات است تا نتوانند هر سئوالی را از مدیران مؤسسه و یا سازمان بپرسند که این روش باز هم به ترس مدیران و عدم تخصص روابط عمومی ها بر می گردد چون اگر بدانند خبرنگاران رسانه ها با سئوالات فنی و به چالش کشیدن پاسخ گویان سازمان می توانند به  بهبود امور کمک  کنند  هرگز جلوی سئوالهای خبرنگاران را نمی گیرند.

به هر صورت امید است با برطرف کردن موانع کار برای روابط عمومی ها از جمله توجیه و آموزش مدیران سازمانها در زمینه علوم ارتباطات و روابط عمومی ، بالا رفتن علم مدیران روابط عمومی  و بکار گیری نیروهای متخصص این رشته در سازمانها  و همکاری رسانه ها به عنوان چشمان بیدار مردم و مخاطبین بتوان هنر هشتم را در دستگاهها و سازمانها نهادینه و علمی  نمود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۸
یاشار